English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
closed footed magnet U اهنربای چنبری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sure footed U ثابت قدم رو نرو
four footed U چهارپا
sure footed U بی لغزش
right footed U راست پا
sure-footed U ثابت قدم رو نرو
four-footed <adj.> U چهارپا
sure-footed U بی لغزش
footed U سر تیر ماده سختی راقراردادن
cloven footed U سم شکافته
heavy footed U دل سنگین
flat footed U پاپهن
left footed U چپ پا
light footed U ماهر
light footed U تردست بادپا
flat footed U ثابت قطعی
flat-footed U پاپهن
flat-footed U ثابت قطعی
nimble footed U سبک پا
nimble footed U خوش رقص
light footed U سبک پا
light footed U چابک
light footed U فعال
rough footed U دارای پاهای پردار
heavy footed U اهسته وسنگین درحرکت
slow footed U کندرو
slow footed U اهسته
club footed U کج پا
double footed U بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
wing footed U سریع
wing footed U تند
wing footed U دارای پای پردار
web footed U دارای پنجههای پرده دار پاپردهای
swift footed U بادپا
swift footed U تندرو
feather footed U دارای پاهای پردار
fleet footed U تندرو
heavy footed U پاسنگین
fleet footed U بادپا
fin footed U پاپردهای
fin footed U دارای پاهای پرده دار
fin footed U پرده پا
feather footed U زودگذر تندرووبی صدا
club footed U پاچنبری
magnet U جذب کردن
magnet U مغناطیس پایدار
magnet U اهنربا
magnet U آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnet U مغناطیس
magnet U اهن ربا
homopolar magnet U اهنربای همقطب
lifting magnet U اهنربای بارکش
magnet keeper U حفاظ اهنربا
relay magnet U رله تلگراف
ironclad magnet U اهنربای جوشن دار
simple magnet U مغناطیس ساده
relay magnet U اهنربای رله
horseshoe magnet U اهنربای نعل اسبی
holding magnet U گیره مغناطیسی
focusing magnet U مغناطیس تمرکز ده
keeper of magnet U حفاظ اهنربا
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
compound magnet U مغناطیس مرکب
corrector magnet U اهنربای تعدیل کن
corrector magnet U اهنربای مصحح
retarding magnet U آهنربایدیرکار
electro magnet U اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
equator of magnet U استوای اهنربا
magnet winding U سیم پیچ مغناطیس
field magnet U میدان مغناطیسی
field magnet U اهنربای مولد
field magnet U اهنربای میدان
magnet wheel U چرخ گردنده
portative magnet U اهنربای بارکش
tractive magnet U اهنربای بارکش
magnet pole U قطب اهنربا
magnet steel U فولاد مغناطیسی
magnet steel U فولاد اهنربا
magnet system U سیستم اهنربایی
magnet tester U دستگاه ازمایش اهنربا
organic magnet U مغناطیس الی
magnet wheel U چرخ رتور
magnet winding U سیم پیچی اهنربا
magnet wire U سیم مغناطیسی
magnet wire U سیم اهنربا
magnet yoke U یوغ اهنربا
magnet yoke U هسته اهنربا
natural magnet U مغناطیس طبیعی
moving magnet U اهنربای گردان
magnet leg U ساق اهنربا
magnet holder U نگهدارنده اهنربا
magnet gap U فاصله هوایی
purity magnet U مغناطیس خلوص
plunger magnet U مغناطیس پیستونی
permanent magnet U اهنربای دائمی
permanent magnet U اهنربای همیشگی
permanent magnet U اهنربای دائم
permanent magnet U مغناطیس پایدار
magnet case U بدنه اهنربا
magnet housing U بدنه اهنربا
magnet charger U مغناطیسگر
magnet coil U سیم پیچ اهنربا
magnet core U هسته مغناطیسی
magnet core U هسته اهنربا
magnet core U هسته
magnet frame U یوغ اهنربایی
moment of a magnet U گشتاور مغناطیسی
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
anomalous magnet U اهنربای غیر عادی
ageing of magnet U پیر شدن مغناطیس
magnet coil U پیچک مغناطیس
bar magnet U مغناطیس میلهای
blow out magnet U مغناطیس جرقه
bell shaped magnet U اهنربای زنگ شتری
A magnet attracts iron. U آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
ion trap magnet U مغناطیس یون ربا
brake lifting magnet U ترمز مغناطیسی اسانسور
magnet type starter U راه انداز نوع مغناطیسی
permanent magnet steel U فولاد اهنربای دائمی
direct current magnet U مغناطیس جریان مستقیم
magnet type loudspeaker U بلندگوی مغناطیسی
permanent magnet centering U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
moving magnet instrument U دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
moving magnet galvanometer U گالوانومتر اهنربای گردان
magnet core aerial آنتن با هسته آهنربایی
permanent magnet focusing U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
closed U ممنوع الورود
closed U مسابقه محدود به سن یاجنس
closed U بسته
closed U پای جلو را نزدیک خط گذاشتن
closed U وضع اماتوری یاحرفهای
closed U محرمانه بسته
closed <adj.> <past-p.> U سد شده
closed <adj.> <past-p.> U بسته شده
closed <adj.> <past-p.> U بلوکه شده
closed <adj.> <past-p.> U مانع شده
closed <adj.> <past-p.> U بندآورده شده
closed <adj.> <past-p.> U مسدود شده
closed U محصور
closed U مسدود
double magnet ion trap U یون ربای دو اهنربایی
closed shops U موسسه کارشناسی
closed shops U با کارکردانحصاری
normally closed contact U اتصال معمولا بسته
closed shop U موسسه کارشناسی
closed conference U گردهمایی محرمانه
closed shops U سیستم بسته
closed shop U قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
closed shop U با کارکردانحصاری
to be closed to [all] traffic U برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
closed subroutine U زیرروال مسدود
closed meeting U گردهمایی محرمانه
closed meeting U نشست مسدود
closed conference U نشست مسدود
to have a closed meeting U نشست محرمانه داشتن [بخصوص سیاست]
closed back U بافت پشت بسته که در آن گره های نامتقارن بدور تارهای مخالف گره خورده و در نهایت خود تار دیده نمی شود
He is closed -fisted. <proverb> U آدم خسیسى است .
closed shop U سیستم بسته
closed circuits U مدار بسته
closed circuits U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuit U مدار بسته
closed circuit U تلویزیون مداربسته
closed circuit U تصویر تلویزیونی که علائم ان بوسیله سیم به چندگیرنده منتقل میشود
closed circuits U تلویزیون مداربسته
closed to bicycles U دوچرخهسواریممنوع
closed to motorcycles U موتورسواریممنوع
closed to pedestrians U عبورپیادهممنوع
closed to trucks U عبورکامیونممنوع
closed interval U فاصله محدود [کراندار] [ریاضی]
closed shops U قانون عضویت اجباری دراتحادیههای کارگری
closed variation U دفاع تاراش
closed subroutine U زیرروال بسته
closed stock U اجناس انبارشده ثابت
closed season U فصل منع ماهیگیری یا شکار
closed sea U دریایی که جزو قلمرو کشوری باشد
closed sea U دریای غیر ازاد
closed routine U روال بسته
closed network U شبکه بسته
closed mortgage U سند رهنی غیر ازاد
closed mind U ذهن بسته
closed loop U حلقه مسدود
closed system U نظام اقتصادی بسته
closed variation U واریاسیون بسته
closed universe U جهان متناهی
closed traverse U پیمایش بسته
closed traverse U خطوط متقاطع
closed system U سازگان بسته
closed universe U جهان بسته
closed system U سیستم بسته
closed system U نظام بسته
closed system U منزوی
closed loop U حلقه بسته
closed joint U کوربند
closed society U جامعه بسته
closed file U ستون بسته
closed stock U اجناس ذخیره
closed economy U اقتصاد بسته
closed defence U دفاع بسته در روی لوپس
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com